بعد از خوردن به پیسی بی سریالی تصمیم گرفتیم که لاست ببینیم. الان نزدیکهای آخرش هستیم.
به سیتا می گم برام جالبه که چطور به سادگی می شه آدمها را تحت فشار گذاشت و وادارشون کرد کاری را برات بکنن که تو ازشون می خوای، کاری که صددرصد برخلاف میلشونه. حرفم را اصلاح می کنم. می گم درواقع روز به روز احترامم برای کسانی که نمی گذارن تحت فشارشون بگذاری بیشتر می شه.
سیتا می پرسه وجود دارن آیا واقعا چنین آدمهایی؟ می گم آره ولی متاسفانه تعدادشون زیاد نیست. توی فکر می رم... به معدود کسانی توی ایران فکر می کنم که فشارهای وحشتناکی را تحمل کردند و نشکستند. نمونه سمبلیکش موسوی و کروبی. چیزی هست که این آدمها را واقعا از ما آدمهای معمولی زیر فشار خم شو جدا می کنه.