بیست و هفت از سی - باز هم روزمره شنبه ای
همچنان حکومت نظامی برقراره فعلا توی خونه تا وقتی که شماره یک هم تسلیم بشه بخوابه و ما بتونیم در اتاق را کامل ببندیم و تلویزیونی چیزی روشن کنیم. یا بلند بلند حرف بزنیم.
امروز دوباره روز کلاس شنا بود. سیتا با دخترک رفت ۱۲:۳۰ و ۳:۳۰ برگشتند و من با پسرک رفتم ۵:۳۰ و ۸ برگشتم. فعلا روزهای شنبه کلا برای کلاس شنا می ره ولی انتخاب دیگه ای هم نداریم. امیدواریم که فصل بعدی یا بعدتری کلاس ها پشت سر هم بیفتن که بتونیم فقط یک بار بریم از خونه بیرون.
در همین حین دکمه ارسال را زده ام و شام سفارش داده ام. سیتا غذای هندی سفارش داده و من شنیتسل. به کجا سفارش دادیم اینا رو حالا؟ به یک پیتزا فروشی! این پیتزا فروشی را البته مدتهاست می شناسیمش. خود طرف هندیه و غذای هندیش خیلی خوشمزه اس اما واقعا نامردی تند می کنه. غذاهای دیگه اش هم خوبه.
مامان سیتا این هفته یک بسته بزرگ فرستاده بود که امروز بازش کردیم. توش شیرینی های پخت خودش برای کریسمس بود که نصفش را خوردیم رفت. دیگه یک ساک بسته بندی شده بود که توی نامه نوشته بود اونو باید برای جشن نیکلاوس باز کنیم. و برای دخترک هم دوباره زحمت تقویم کریسمس را کشیده بود که فردا می زنیمش به دیوار و از فردا که یک دسامبره هر روز یک جورابشو باز می کنه و می بینه که چی توشه. دیگه یک کاپشن زمستونی برای دخترجان و یک لباس خواب برای پسرجان بود توش که توی نامه نوشته بود که چون قیمتش خیلی خوب بود نتونستن از کنارش بگذرن و نخرن.
خلاصه مادرشوهری داریم بسیار مهربون. از دو هفته پیش هم شروع کرده از من به پرسیدن که برای کریسمس چه غذاهایی می خوام درست کنم چون امسال همه خونه ما مهمون هستن و مامان سیتا هم می خواد که حتما یک روزش را اون غذا درست کنه و می خواد بدونه که من چی دوست دارم که اون درست کنه و البته که خودش هم پیشنهاداتی داره.
امروز تازه یادمون افتاد که وقتی ملت خونه ما هستن برای کریسمس این ما هستیم که باید بریم درخت کریسمس بخریم و اینکه باید بجنبیم چون هفته دیگه و هفته بعدش آخرهفته ها نیستیم و هفته بعدترش هم درختهای خوب دیگه تموم شدن حتما. این چه رسمیه خدا وکیلی که آدم بره یک درخت درسته بخره بیاره توی خونه برای چهار پنج روز و بعد ببره بندازه توی آشغال؟ چیزی که باید گفت اینکه بوی خیلی خوبی می گیره.
شماره یک بیداره هنوز. هر چند دقیقه یک بار از توی اتاقش احضار می کنه. مامان بیاد. یا بابا بیاد (کاملا رندم). موزیک برام روشن کنید. یا ستاره ها را روشن کنید. یا بهم آب بدید. اگه خیلی اکتیو باشه اصلا خودش پا می شه می یاد بیرون. اگه خسته باشه فقط توی تخت می مونه و صدا می کنه. فاصله بین صدا زدنها که بیشتر می شه امیدوار می شیم که خوابش برده باشه.
9:56 PM نوشا
-
3 نظر