پایان غیبت صغرا
ای بابا... من اینجا ننویسم هیچ کسی انگاری اینجا را آپدیت نمی کنه ها. :D مشکل اساسی اینجاست که وقتی آدم یک مدتی نمی نویسه نوشته ها تلنبار می شن توی ذهن آدم و آدم دیگه نمی دونه از کجا شروع کنه.
جشن ما برگزار شد و به خوبی و خوشی هم سپری شد. با این که قرار بود که جشن عروسی نباشه اما تقریبا به خوبی یک جشن عروسی برگزار شد. دوستهای خیلی زیادی آمدن و ترکیب دوستهای آلمانی و ایرانی هم ترکیب خوبی بود در کل.
بابای سیتا یک سورپریز بزرگ برای من داشت، از این جهت که اینجا معمولا رسم هست که توی جشن عروسی، بابای عروس یک نطقی می کنه در مورد دخترش و از خاطرات بچگی دخترش می گه و تعریف می کنه که دخترش چقدر براشون مهمه و در نهایت یک جورایی دختره را می سپاره دست داماد.
بعد از اونجایی که بابای من توی جشن نبود بابای سیتا این نقش را به عهده گرفته بود و به نیابت از بابای من یک متن خیلی جالب و قشنگی نوشته بود خطاب به من و سیتا و در نهایت ورود من را به خانواده شون خوش آمد گفت. به نظر من کار خیلی بزرگی بود مخصوصا که بابای سیتا خیلی آدم کم حرف و خودداری هست و این کارش من را خیلی تحت تاثیر قرار داد.
بعد هم دوستهای مختلف برنامه های مختلف جالبی تدارک دیده بودن مثل بازی های جایزه دار که جایزه به عروس و داماد برسه و یا یادداشت نوشتن برای عروس و داماد و مهر وموم کردن یادداشتها توی جعبه شراب که ۳ سال دیگه درش را باز کنی و یا یک مجله که شامل نوشته های دیگران در مورد من و سیتا و عکس های مختلف از ما بود. جای ذکرش هم هست که یک دوست که اسمش را نمی برم :D نشونی این وبلاگ را به تهیه کننده مجله داده بود و یک چند سطری هم در مورد نینوچکا نوشته بود و یک اسنپ شات هم از وبلاگ در مجله گذاشته بود که خلاصه آلمانها هم فهمیدن که ما پشت سرشون وبلاگ می نویسیم.
بعد هم یک هفته ای سر فرصت هر روز ۲-۳ تا کادو باز کردیم و سیاحت کردیم که ملت چه ایده هایی به ذهنشون می رسه برای کادو دادن. هر از گاهی فکر می کردم که ای کاش توی ایران هم به جای اینکه دو سه ساعت تمام از وقت مراسم به کادو دادن و کادو باز کردن طی بشه، می شد همین کار را کرد. باور کنید لذتش خیلی بیشتره. بعد هم از اکثر کادوها عکس گرفتیم و یادداشت هم کردیم که کی چه کادویی داده. دلیلش هم این هست که باید به زودی کارت بنویسیم برای ملت و از بابت کادوهاشون تشکر کنیم و معمولا باید توی کارت تشکر هم بنویسی که از بابت فلان چیز و بهمان چیز متشکریم.
اینهم حسن ختام پستهای عروسی ای. از این به بعد پستهای دیگرانه.
11:46 PM نوشا
-
10 نظر