چادر مامان بزرگ
عکس روی صفحه کامپیوترم برادرم و پسرخاله ها را نشون می ده که روی مبل نشسته اند. مامان بزرگ بینشون نشسته و توی عکس همه غش کرده اند از خنده. یکی دستش را جلوی چشمش گرفته. یکی با حیا به پایین نگاه می کنه اون یکی سرش رو به سقف با دهان باز می خنده. مامان با تی شرت قرمز پشتش به تصویره و داره چادر مامان بزرگ را می کشه روی زانوهای پسرها که توی عکسی که من می گیرم می برم خارجه پیدا نباشه که پسرها همه با شلوار ورزشی نشسته اند.
مامان بزرگ غش کرده از خنده. خنده پسرها از اینه که مامان بزرگ قبلش داشت تقلا می کرد که چادرش را بهش بدیم که سرش کنه و پسرها درحال فرار بودن که ابتکار مامان باعث شد همه از خنده به خودشون بپیچند و من چندین عکس خوشحال بگیرم.
4:54 PM نوشا
-
2 نظر